فراتاب: سرانهی کتابخوانی در کشور نسبت به پیش بیشتر شده است. با اینکه سرانهی مطالعه افزایش داشته، تولید ادبیات و آثار تألیفی ادبی در طول دهههای گذشته رو به کاهش بوده است. از طرفی دیگر، سیل کتابهای ترجمهی بازار فروش کتاب را در خود بلعیده است.
برتری تألیف ادبی بر ترجمهی ادبی
پیش از اینکه به آمار فروش تألیف و ترجمه آثار ادبی بپردازیم، باید نخست از خود بپرسیم کدام بر دیگری برتر دارد. برخی بر برتری ترجمه باور دارند و استدلالشان این است که چون آثار ترجمه اطلاعات بهروزتری نسبتبه آثار تألیفی دارند، در نتیجه، سود بیشتری به خوانندگان خود میرسانند. این استدلال تنها زمانی درست است که دربارهی چیزی غیر از ادبیات سخن بگوییم؛ کافی است آثار تراز اوّل ادبیات فارسی را با آثار تراز اوّل ادبیات غرب مقایسه کنید و پی خواهید برد که ادبیات ایران یک سر و گردن از همتای غربی خود بالاتر است.
آمار فروش کتابهای تألیفی در فروشگاهها
آمار فروش کتاب در ایران، هرگز بهصورت رسمی جمعآوری و اعلام نشده است، ولی کافی است یک بار به فروشگاههای بزرگ کتاب مراجعه کنید و از فروشندگانشان بپرسید که کدام دسته از کتابها در طول یک سال گذشته بیشتر فروخته شدهاند. بیتردید، پاسخشان کتابهای ترجمه خواهد بود. از فروشندهای در فروشگاه شهر کتاب اصفهان پرسیدم: «میان تألیف و ترجمه، کدام فروششان بیشتر است؟» پاسخ داد: «قطعاً ترجمه.» جالب اینجاست که کتابهای روانشناسی و رمانها بیشترین فروش را به خود اختصاص دادهاند. به غرفهی ادبیات این فروشگاه رفتم و از فروشندهی آن قسمت پرسیدم: «میان رمانهای فروشگاه شما، ترجمهها بیشتر فروش دارند یا تألیفها؟» پاسخ او نیز مانند فروشندهی قبلی بود. او این را هم افزود که مردان بیشتر به ادبیات کلاسیک تمایل دارند و زنان به داستانهای عاشقانه.
آمار فروش کتابهای تألیفی در وبگاههای فروش کتاب
به خانه برگشتم و وبگاه ایرانکتاب را روی رایانهام باز کردم. به فهرست پرفروشترینهای آن رفتم و چیزی که دیدم عمیق وجودم را تکان داد؛ میان آثار پرفروش آن سایت، به تعداد انگشتان دست، اثر تألیفی به چشم میخورد. آن دسته از آثار تألیف پرفروش هم یا تألیف نویسندگان قدیمیاند یا متعلق به کسانیاند که در اصل سلبریتیاند و شهرتشان در فروش کتاب یاریشان داده است. به وبگاه کتابراه نیز مراجعه کردم و نتیجه همان بود: در فهرست پروفروشترینهای آن وبگاه هم اسب ترجمه از تألیف پیشی گرفته بود.
عاقبت تلخ ادبیات فارسی
این رویداد سرسامآور که بر پیکر نیمهجان تألیف ادبیات فارسی افتاده است تنها خبر از یک واقعیت تلخ میدهد: ادبیات ما عقیم شده است. دیگر مانند دهههای گذشته، خوشطبعان و ادبدوستان فارسی اثری فاخر تولید نمیکنند و همین مردم را به مصرف ادبیات وارداتی سوق داده است، به آثاری که حتی سیل عظیمشان ارزش ادبی ناچیزی دارد.
گزارش از نیما نادی
بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است.