کد خبر: 12421
تاریخ انتشار: 11 خرداد 1403 - 16:54
د.محمود مبارکشاهی
د.محمود مبارکشاهی - دکتری جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک: مقاله پیش رو به بررسی نحوه شکل‌گیری منطقه اقلیم کردستان عراق طی یکصد سال گذشته تا به امروز و بررسی روابط آن با دو کشور قدرتمند همسایه‌اش یعنی ایران و ترکیه اختصاص یافته است.

فراتاب: مقاله پیش رو به بررسی نحوه شکل‌گیری منطقه اقلیم کردستان عراق طی یکصد سال گذشته تا به امروز و بررسی روابط آن با دو کشور قدرتمند همسایه‌اش یعنی ایران و ترکیه اختصاص یافته است.

 

1.نقش عوامل ژئوپولیتیکی در روند شکل‌گیری مسئله‌ی کُرد درعراق

اگرازمنظر ژئوپلیتیک به بررسی روابط کشورها بپردازیم و عوامل جغرافیا، سیاست و قدرت که به مثابه‌ی فونداسیون اساسی این مفهوم به شمار می‌روند را در تحلیل رویدادها، آسیب شناسی و روابط میان بازیگران جهانی، منطقه‌ای و کشوری مدنظر قرار دهیم؛  با بینشی سیستماتیک و واقع گرایانه به تبیین و تشریح مسائل می‌پردازیم.

کُردستان بطورعام و کُردستان عراق بطور اخص در صد سال گذشته یکی از نقاط مورد توجه بازیگران موثر در تحولات منطقه‌ی خاورمیانه بوده است.

قرارداد سایکس پیکو بقایای سرزمین تقسیم شده کُردستان میان صفوی وعثمانی را میان سه کشور تازه تاسیس و مصنوع منطقه بازتقسیم نمود.

ایالت موصل که همان کُردستان جنوبی است بدون توجه به خواست ساکنان اصلی آن یعنی کُردها به ایالت‌های بغداد وبصره الحاق گردید؛ این الحاق که بدون توجه به پارامترهای جغرافیای طبیعی وانسانی صورت گرفت، واکنش سریع کُردها به رهبری شیخ محمود برزنجی را در پی داشت هرچند بریتانیا مبتدع کشور مصنوع و فاقد علت وجودی عراق، تلاش نمود با واگذاری بخشی از قلمرو ایالت موصل به شیخ محمود به توازن اوزان میان سه بازیگر شیعه، سنی و کُرد بپردازد اما موقعیت ژئواکونومیک بخش‌هایی از قلمرو تاریخی کُردستان (کرکوک)، زمینه‌ی رقابت‌های ژئوپولیتیکی میان بریتانیا و ترکیە جدید را فراهم ساخت.

رقابت برسرقلمرو میان بریتانیا وترکیه وعوامل داخلی بین ملتی میان کُردها، حکومت نونهال شیخ محمود را به وادی سقوط کشاند.

اگرچه با زور قوای نظامی بریتانیا حکومت شیخ محمود سقوط کرد و حکومتی دست نشانده دربغداد رسمیت بین المللی پیدا نمود اما مسئله ی کُرد همچنان پابرجا ماند و این بار، منطقه بارزان آلترناتیو سلیمانیه گردید و ملامصطفی جوان به تاسی از شیخ عبدالسلام بارزانی پرچم مبارزه برای قلمروسازی کُردستانی را استارت زد.

ملا مصطفی بارزانی در مدت کوتاهی به بازیگر جدی در تحولات عراق و منطقه  تبدیل گردید و با به چالش کشیدن حکومت دست نشانده ملک فیصل، بر نامشروع بودن حکومت عراق بدون مشارکت واقعی کُردها تاکید نمود؛ هرچند کُردها قبلا و در حرکتی مدنی با بایکوت انتخابات فرمایشی 1921 که هدف از آن مشروعیت‌بخشی به تاج‌گذاری ملک فیصل بود نظر خود را در خصوص ساختار سیاسی عراق ابراز کرده بودند.

تصاحب قدرت توسط اقلیتی سنی از اعراب با واکنش کُردها و اعراب شیعه مواجه گردید وهمین مسئله به واگرایی قومی و مذهبی منجر گردید موضوعی که خود ملک فیصل بعد از دوازده سال از زمان تاج‌گذاری به صراحت بیان می نماید:

«با کمال تاسف می‌گویم که در عراق هنوز عراقی وجود ندارد، بلکه توده‌هایی از انسان‌ها فاقد حساسیت نسبت به آرمان‌های ملی گرد آمده‌اند که هیچ آرمان میهن‌پرستانه‌ای ندارند بلکه خود را منتسب به سنت‌های مذهبی و هویت‌های قومی می‌کنند که هیچ‌گونه پیوند مشترک ملی را ایجاد نمی‌کند، در نتیجه زمینه را برای بحران‌خیزی، هرج ومرج و آمادگی مداوم و مستمر برای شورش در برابر هر حکومتی فراهم می‌سازد.»

تاسیس کشور عراق براساس علت وجودی دولت و ملت بنیان گذاشته نشد لذا با ساختاری متزلزل و با مبانی نفی و امحا مخالفان و با حمایت بریتانیا به کار خود ادامه داد. هرچند جنبش بارزانی نیز به سرنوشت جنبش شیخ محمود مبتلا گشت اما بعد از چندین سال مجددا از نو حزب دمکرات کُردستان (عراق) با مشی جدید به مبارزه ادامه داد و دستاورد آن بیانیه خودمختاری 1970 میان جنبش کُردستان و دولت مرکزی عراق بود.

رقابت‌های ایدئولوژیک میان آمریکا و شوروی، ناسیونالیسم عربی، مسئله فلسطین و اسرائیل و سرنوشت تعیین مرز رودخانه شط‌العرب میان ایران و عراق و مهمتر از همه عدم پایبندی دولت مرکزی عراق به مفاد قرارداد خودمختاری کُردستان، زمینه درگیری جدید میان جنبش کُردستان و دولت مرکزی عراق را فراهم ساخت.

عوامل ژئوپولیتیکی فوق الذکر، زمینه پشتیبانی آمریکا، اسرائیل و حکومت پهلوی از جنبش کُردستان عراق را فراهم ساخت و دولت عراق تا سرحد شکست کامل و تسلیم رهنمون گشت اما منافع کلان بازیگران جهانی و منطقه‌ای بار دیگر اهداف جنبش ملت کُرد در کُردستان را قربانی مطامع ژئوپولیتیکی ساخت و جنبش کُردستان بار دیگر برای مدتی به محاق رفت.

بعد از اعلام پایان جنبش کُردستان از جانب ملامصطفی بارزانی، گروهی از اعضای رهبری حزب دمکرات، به رهبری جلال طالبانی اتحادیه میهنی کُردستان را تاسیس نمودند و مجددا خاکستر جنبش هویت خواهی و قلمروخواهی ملت کُردستان شعله‌ور شد.

 

  1. دولت منطقه‌ای کُردستان عراق (k.r.g)

بعداز 16 سال از سرکوب جنبش کُردستان به رهبری ملا مصطفی بارزانی، شرایط ژئوپولیتیکی منطقه خلیج فارس، زمینه‌ساز فوران خشم فروخفته‌ی ملت کُرد در کُردستان عراق گردید و در بهار 1991 با خروش مردم کُردستان و هدایت جبهه‌ی کُردستانی، تمامی قلمرو جغرافیایی کُردستان عراق از دست نیروهای حکومت مرکزی عراق آزاد شد هرچند ماه عسل کُردها با آتش‌بس ارتش آمریکا در حمله به عراق به پایان رسید و ارتش عراق با تمام قدرت به کُردها در کُردستان و شیعه‌ها در جنوب یورش برد و با قتل‌عام بی‌رحمانه، زمینه آوارگی میلیونی کُردهای عراق را فراهم ساخت.

آوارگی میلیونی کُردها در کوهستان‌های ترکیه و ایران، برای اولین بار زمینه دخالت جامعه بین‌المللی در امور داخلی عراق را فراهم ساخت.

تصویب قطعنامه 688 در شورای امنیت در حمایت از کُردهای آواره، منجر به پیشنهاد جان میجر نخست وزیر بریتانیا به دول غربی برای ایجاد منطقه پرواز ممنوع در مدار 36 درجه عرض جغرافیایی گردید و با ایجاد منطقه امن، زمینه‌ی بازگشت کُردها به سرزمین‌شان را فراهم ساخت.

تصویب قطعنامه 688 شورای امنیت و ایجاد منطقه‌ی پرواز ممنوع، برای اولین‌بار در تاریخ ملت کُرد زمینه برگزاری انتخابات برای تشکیل پارلمان کُردستان را فراهم نمود.

بعد از تشکیل پارلمان، اولین دولت منطقه‌ای کُردستان در 50 درصد قلمرو سرزمینی کُردستان عراق برپا گردید.

تشکیل دولت منطقه‌ای کُردستان با مخالفت کشورهای همسایه مواجه گردید اما به دلیل اراده‌ی بین المللی در حمایت از کیان حکومت نوپای کُرد، این کشورها با واقعیتی جدید از تحولات قلمرویی روبه‌رو شدند.

پذیرش اجباری کیان حکومت منطقه‌ای کُردستان عراق زمینه‌ی دخالت‌های کشورهای همسایه را فراهم ساخت.

تحریم‌های بین‌المللی علیه عراق و مشکلات اقتصادی، رقابت‌های سیاسی و مسئله تقسیم قدرت و ثروت میان احزاب رقیب در کُردستان عراق که ریشه‌ی آن به سال 1966بر می‌گشت، جنگ خانگی و برادرکشی در اقلیم کُردستان را رقم زد.

رقابت‌های حزبی و درگیری‌های نظامی میان دو حزب رقیب در اقلیم کُردستان، زمینه‌ی مداخله مستقیم دولت‌های ترکیه، ایران و حکومت مرکزی عراق را به دنبال داشت. هرچند با وساطت امریکا در سال 1998 جنگ و درگیری در اقلیم کُردستان به پایان رسید اما جنگ گرم جای خود را به صلح سرد میان دو حزب رقیب داد و کشورهای ذی‌نفع در معادلات اقلیم کُردستان در راستای منافع کشورهای متبوع خود، همچنان مستقیم و غیرمستقیم در امور اقلیم کُردستان مداخله می‌نمایند.

سقوط رژیم بعث در عراق، شرایط نوینی برای حکومت اقلیم کُردستان فراهم ساخت. تصویب قانون اساسی عراق که متضمن مجموعه‌ای از امتیازات برای اقلیم کُردستان بود با رای اکثریت مردم عراق به تصویب رسید.

حکومت منطقه‌ای کُردستان به عنوان منطقه‌ای فدرال به رسمیت شناخته شد و کشورهای زیادی اقدام به تاسیس کنسولگری در هولیر (اربیل) نمودند.

حضور نظامی ایالت متحده امریکا در عراق و تنش میان اعراب شیعه و سنی، زمینه‌ساز شکل‌گیری گروه‌های سنی و شیعه‌ی افراطی در عراق گردید.

دخالت‌های کشورهای منطقه در مسائل عراق و شکل‌گیری جبهه‌ی ضد امریکایی منجر به خروج بخش زیادی از نیروهای امریکایی از عراق شد. ضعف سیاسی دولت مرکزی و همگرایی مذهبی و منطقه‌ای در عراق، زمینه‌ساز شکل‌گیری جریان داعش در پهنه‌ی جغرافیایی از دو کشور عراق و سوریه گردید.

اختلافات میان هولیر و بغداد بر سر اجرای مفاد قانون اساسی و قطع بودجه کُردستان از جانب بغداد در سال 2014 روابط هولیر با بغداد را وارد فاز جدیدی نمود.

اعلام رفراندم استقلال کُردستان در سال 2017 از جانب مقامات اقلیم، کُردستان را درکانون توجه رسانه‌های منطقه و جهان قرار داد.

مخالفت شدید ایران و ترکیه با مسئله رفراندم، موجب سردی روابط میان اقلیم کُردستان وراین کشورها گردید.رهرچند در مواجهه با برگزاری رفراندم استقلال کُردستان هم ایران ورهم ترکیه با شدیدترین الفاظ چنین اقدامی را محکوم کردند و تهدیدهای جدی ابراز داشتند اما در عمل، رفتار متفاوتی از خود نشان دادند.

 

  1. اقلیم کُردستان عراق از منظر ترکیه

ترکیه کُردستان عراق یا همان ایالت موصل را از لحاظ تاریخی بخشی از قلمرو سرزمینی عثمانی می‌داند که به اجبار به ایالت‌های بصره و بغداد الحاق گردیده است. در جریان کنفرانس لوزان در سال 1922 که به منظور بررسی سرنوشت ایالت موصل برگزار شده بود هریک از نمایندگان دولت‌های بریتانیا و ترکیه در راستای تثبیت مواضع کشورهایشان در خصوص سرنوشت آن ایالت، به ارائه‌ی آمارهایی مبادرت نمودند که القارکننده اهداف مورد نظر دولت‌های متبوع‌شان باشد.

در این کنفرانس هیات ترکیه با ارائه آمار جمعیتی ایالت موصل، براین نکته تاکید می‌نمود که اکثریت مطلق جمعیت ولایت موصل از کُردها و ترک‌ها تشکیل شده است لذا الحاق آن به عراق عرب تحت سلطه بریتانیا توجیه‌پذیر نخواهد بود.

کُردستان شمالی یا همان کُردستان ترکیه بزرگ‌ترین بخش تقسیم شده خاک کُردستان می‌باشد این بخش هم از لحاظ مساحت و هم از لحاظ جمعیت از دیگر بخش‌های کُردستان بزرگ‌تر است و به دلیل وضعیت توپوگرافیک کُردستان غربی یا کُردستان سوریه این دو بخش تنها از طریق موانع مرزی مصنوعی از هم جدا گردیده‌اند.

دولت ترکیه از زمان تاسیس تا کنون موجودیت ملت کُرد در خاک خود را انکار می‌کند و به تبع همین اندیشه‌ی حکومتی، با هرگونه تحولی در دیگر بخش‌های کُردستان مخالف می‌باشد.

پذیرش ضمنی حکومت اقلیم کُردستان خواست قلبی و ارادی دولت ترکیه نیست به همین دلیل این دولت از بکارگیری کلمه‌ی k.r.g دولت منطقه‌ای کُردستان بشدت پرهیز می‌کند و در مناسبات دیپلماتیک از کلمه‌ی حکومت شمال عراق استفاده می‌نماید.

موقعیت جغرافیایی، وضعیت ژئواکونومیک و هیدروپولیتیک کُردستان ترکیه، تحرکات حزب کارگران کُردستان در مرزهای کُردستان عراق، سرنوشت کرکوک، موقعیت کردها در بغداد و وضعیت اقلیت ترکمان در اقلیم کُردستان و کرکوک از مهمترین مسائل مطرح در روابط ترکیه و اقلیم کُردستان می‌باشد.

با وجود نگرانی‌های ترکیه، این کشور بعد از سقوط حکومت بعث و رسمیت یافتن حکومت اقلیم کُردستان روابط بسیار گسترده‌ی تجاری با این منطقه داشته است. شرکت‌های ترکی بخش بسیار مهمی از تبادلات تجاری با اقلیم کُردستان را به خود اختصاص داده‌اند. ترکیه مسیر تراتزیتی و صادراتی نفت و گاز اقلیم کُردستان می‌باشد و خط لوله کُردستان- جیحان از مسیرهای بسیار مهم صادرات نفت کُردستان و کرکوک می‌باشد. سالانه هزاران پرواز از فرودگاه‌های اقلیم و از طریق کریدور هوایی ترکیه به اروپا صورت می‌گیرد. مرز ابراهیم خلیل در استان دهوک از مبادی جدی تجارتی اقلیم کُردستان بشمار می‌رود که از زمان تاسیس حکومت اقلیم کُردستان تا کنون نقش بارزی در اقتصاد این منطقه بازی می‌کند. اهمیت این مرز طوری است حتی بعد از رفراندوم استقلال کُردستان و با وجود تهدیدهای ترکیه، این مرز بسته نشد.

از منظر ترکیه اقلیم کُردستان در ایجاد توازن میان گروه‌های مختلف قومی و مذهبی در عراق بسیار مهم می‌باشد. اهمیت کُردستان برای دول غربی در جریان جنگ داعش و تهدیدهای بغداد و حمایت آشکار امریکا و اروپا از منطقه کُردستان از دید ترکیه پنهان نیست لذا با وجود دغدغه‌های فراوان امنیتی و سیاسی، ترکیه همچنان از روابط خوبی با اقلیم کُردستان خصوصا مقامات پارت دمکرات کُردستان برخوردار است.

سفر اخیر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به هولیر، با واکنش‌های متفاوتی روبرو گردید. از منظر ژئوپولیتیک چنین سفرهایی می‌تواند بر اهمیت جایگاه منطقه‌ای کُردستان در روابط هولیر و بغداد و همچنین آنکارا و تهران تاثیر داشته باشد. سفر رئیس جمهور ترکیه به هولیر همزمان با سفر به بغداد به توازن وزن بازیگران سیاسی در ساحه‌ی سیاسی عراق کمک می‌کند. درچند سال اخیر گروه‌هایی در بغداد در تلاش برای مهار موقعیت سیاسی و اقتصادی اقلیم کُردستان می‌باشند و در رویای بازگشت همه جانبه‌ی «شمال حبیبه» به دامن بغداد هستند. آنها با استفاده از تمامی امکانات به دنبال فشار به اقلیم کُردستان هستند.

قطع بودجه و حقوق کارمندان، جلوگیری از صدور نفت بندر جیحان، تلاش برای کنترل کامل بر مبادی مرزی و درآمدهای داخلی، فشار براقلیم از طریق دادگاه فدرالی و دمیدن به آتش اختلاف‌های داخلی در میان احزاب و جریان‌های اقلیم و موشک‌پرانی گاه و بی‌گاه به پایتخت کُردستان عراق (هولیر) و همچنین منطقه‌ی گازی کورمور به منظور اخلال در تولید گاز و انرژی کُردستان، از جمله اقداماتی است که جریان‌های عراقی (دولت سایه) در این چند سال علیه دولت منطقه‌ای کُردستان اعمال داشته‌اند. بنابراین سفر اردوغان در این مقطع زمانی که آمریکا نیز مجددا به حمایت از اقلیم کُردستان برخاسته است گام مهمی در کاهش فشارها و تثبیت موقعیت کُردستان می‌باشد.

از سوی دیگر منتقدان سفر اردوغان به هولیر از نحوه‌ی استقبال از اردوغان و حک شدن پرچم ترکیه بر دیوارهای قلعه‌ی تاریخی هولیر و آذین‌بندی خیابان‌ها با پرچم ترکیه، گلایه‌مند بودند و با تاختن به مقامات اقلیم خصوصا خانواده بارزانی استقبال از رئیس جمهوری کشوری که حاکم بر بخش بزرگی از جغرافیای کُردستان می‌باشد را جفا به مبارزات سیاسی و مدنی مردم کُردستان زیر دست ترکیه می‌دانند.

اگر با دیدی واقعی و با در نظر گرفتن جمیع عوامل به تحلیل سفر اردوغان بپردازیم چنین سفرهایی در این مقطع زمانی، دستاورد ملموسی برای اقلیم کُردستان خواهد داشت. اگر چه دولت اردوغان خواهان برخورد دولت عراق و اقلیم کُردستان با حزب کارگران کُردستان می‌باشد و خواهان اجرای سفت و محکم پیمان امنیتی به منظور نابودی هرگونه فعالیت سیاسی و نظامی علیه کشورش می‌باشد اما تا کنون k.r.g  جریان‌های معارض کُردستانی در خاک خود را تروریست نخوانده و خواهان حل‌وفصل مسئله‌ی کُرد از طریق روش‌های مدنی بوده است.

تاکید چندین باره مسعود بارزانی مبنی بر حرام بودن جنگ برادرکشی میان کُردها گواهی است بر این مدعا که اقلیم کُردستان علی‌رغم فشارهای مضاعف کشورهای همسایه تا کنون اقدامی عملی و خوشایند این کشورها علیه احزاب کُردی معارض این کشورها انجام نداده است.

 

4.ایران، مسئله کُرد و اقلیم کُردستان عراق

از زمان شکل‌گیری دولت جدید در ایران در سال 1304 تاکنون، سیاست حکومت‌های پهلوی و جمهوری اسلامی استفاده از پتانسیل کُرد در مناسبات منطقه‌ای بوده است.

حکومت شاهنشاهی پهلوی به دلیل سیاست بشدت تمرکزگرای سیاسی و اداری، با نفی کامل تنوع انسانی در ایران، سیاست همسان‌سازی و آسمیلاسیون نژادی و فرهنگی را سرلوحه‌ی خود قرار داده بود و با استفاده از تمامی ابزارهای موجود، با هرگونه جریان هویت‌طلب و قلمرو خواه منطقه‌ای در ایران برخورد می‌کرد.

حکومت پهلوی با وجود اینکه با مسئله کُرد در چهارچوب مرزهای ایران بصورت کاملا سلبی برخورد می‌نمود اما به دلیل رقابت با کشورهای همجوار از کارت کُردها به منظور اهداف خود استفاده می‌کرد. حمایت رسانه‌ای و لجستیک رژیم پهلوی از جنبش کُردهای کُردستان عراق به رهبری ملامصطفی بارزانی در سال 1974 به منظور فشار به عراق و کسب امتیازات مد نظر آن رژیم و پشت کردن آشکار به آن جنبش بعد از معاهده‌ی 1975 الجزایر، بزرگ‌ترین خیانت آن رژیم به کُردها و بازی‌گرفتن از آنها در رقابت‌های ژئوپولیتیکی منطقه‌ای و جهانی بود.

هرچند معاهده 1975 الجزایر بعد از سرنگونی رژیم پهلوی با حمله رژیم بعث کان لم یکن گردید اما نیرنگ و عدم وفای به عهد پهلوی‌ها ضربه جبران‌ناپذیری به جنبش کُردستان عراق وارد ساخت.

بعد از سقوط رژیم پهلوی، سیاست جمهوری اسلامی در قبال احزاب کُردستان عراق تا قبل از پذیرش قطعنامه 598 از جانب ایران، حمایت و پشتیبانی از آنها در مقابله با رژیم بعث بود.

بعد از صلح سردی که میان ایران و عراق برپا گردید سیاست جمهوری اسلامی حمایت از گروه‌های اسلامی کُردستان عراق، حمایت جدی از اتحادیه میهنی کُردستان در جریان جنگ‌ داخلی میان پارت دمکرات و اتحادیه میهنی بود.

جمهوری اسلامی با استدلال اشتراکات فرهنگی با کُردهای عراق، تشکیل حکومت منطقه‌ای کُردستان را پذیرفت و با برپایی کنسولگری در هولیر و سلیمانی، نقش مهمی در تحولات سیاسی و اقتصادی اقلیم کُردستان بازی نمود.

روابط جمهوری اسلامی با تمامی احزاب مهم در اقلیم کُردستان در سطوح متفاوتی برقرار بوده است هرچند در این میان اتحادیه میهنی کُردستان بیشترین تعامل را با حکومت ایران داشته است.

استقرار دفاتر و مقرات احزاب کُرد مخالف جمهوری اسلامی در منطقه‌ی نفوذ اتحادیه میهنی کُردستان، زمینه‌ی نزدیکی روابط میان جمهوری اسلامی و اتحادیه میهنی را توجیه‌پذیر ساخته است.

بعد از پایان جنگ ایران و عراق، سیاست جدی جمهوری اسلامی مهار احزاب کُرد مخالف خود از طریق حکومت اقلیم کُردستان و همسوکردن احزاب شیعه طرفدار خود با جریان‌های سیاسی در اقلیم کُردستان بوده است. روابط تجاری گسترده اقلیم کُردستان خصوصا در محدوده‌ی نفوذ اتحادیه میهنی، هم‌سویی سیاسی و امنیتی گسترده‌ای میان منطقه سبز و جمهوری اسلامی را در پی داشته است.

بعد از اعلام برگزاری رفراندوم استقلال کُردستان در سال 2017 از جانب کمیسیون برگزاری رفراندوم، تنش لفظی میان سران دو حکومت اقلیم کُردستان و جمهوری اسلامی بالا گرفت. حساسیت جمهوری اسلامی به مسئله‌ی رفراندوم استقلال کُردستان که مناطق تحت‌المنازعه‌ی کرکوک، شنگال و خانقین را نیز شامل می‌گردید موجب شد رهبر جمهوری اسلامی وادار به اتخاذ موضع گردد.

بعد از اظهارات رهبر ایران، سیاست جمهوری اسلامی خصوصا در رابطه با پارت دمکرات کُردستان جنبه‌ای تهاجمی به خود گرفت.

برخی از رسانه‌های رسمی ایران استقلال کُردستان را تولد اسرائیل جدید می‌نامیدند و با شدیدترین انتقادها، به مسعود بارزانی رئیس وقت اقلیم کُردستان  می‌تازیدند.

بعد از برگزاری همه‌پرسی استقلال کُردستان، جمهوری اسلامی مرزهای تجارتی خود با اقلیم کُردستان را بست و سطح روابط به پایین‌ترین درجه خود رسید.

مقامات و رسانه های اقلیم کُردستان بر نقش جمهوری اسلامی در حمایت از دولت عراق در لشکرکشی ارتش همراه با نیروهای حشدالشعبی به طرف کرکوک و مناطق تحت المنازعه، تاکید می‌نمودند.

یورش گروه‌های به نظر عضو یا طرفدار جبهه مقاومت به دفاتر پارت دمکرات کُردستان در بغداد و موشک‌پرانی‌های متعدد به پایتخت کُردستان (هولیر) و در این اواخر حمله موشکی به هولیر به بهانه وجود پایگاه‌های اسرائیلی در خاک کُردستان تنش بی‌سابقه‌ای میان اربیل و تهران بوجود آورد.

با این حال طی هفته‌های اخیر با دعوت از نیچیروان بارزانی ،رهبر اقلیم کردستان عراق، به تهران، به یکباره روابط طرفین وارد فصل تازه‌ای شده است و به نظر می‌رسد جمیع شرایط مختلف داخلی و منطقه‌ای باعث شده هریک از طرفین در این مقطع خواهان تنش‌زدایی با طرف مقابل و بهبود روابط باشد. دعوت از ابراهیم رئیسی ،رئیس جمهور وقت، برای سفر به اربیل که به نظر می‌رسد مورد پذیرش واقع شده بود اما سقوط هلی‌کوپتر و درگذشت وی مانع از آن شد، و سپس آمدن مسرور بارزانی در کنار نیچیروان بارزانی برای مراسم بزرگداشت او، نشانه شروع این فصل تازه در روابط طرفین است.

 

جمع بندی

ساختار سیاسی عراق به دلیل تنوع انسانی، فاقد علت وجودی است لذا بقای این کشور و ثبات سیاسی آن مستلزم بالانس نیرو میان شیعه‌ها، کُردها و سنی‌ها است.

احزاب و مقامات حکومتی اقلیم کُردستان می‌بایستی بر این امر واقف باشند که روابط گرم و دوستانه با کشورهای همجوار به احتمال زیاد به تامین کوتاه مدت منافع اقلیم کُردستان کمک خواهد کرد اما ثبات سیاسی و اقتصادی دولت منطقه‌ای کُردستان، مستلزم نگرش سیستمی به مسئله‌ی کُرد از جانب بازیگران جهانی و منطقه‌ای در خاورمیانه می‌باشد.

 

نویسنده:محمود مبارکشاهی - دکتری جغرافیای سیاسی و ژئوپولیتیک

بازنشر این مطلب با ذکر منبع «فراتاب» بلامانع است

نظرات
آخرین اخبار